همینطور حرف معمولی هم بزند لجم میگیرد. یعنی یک جوری حرف میزند که آدم فکر میکند باید بهش بربخورد. البته دوستش دارم. اگر همین طور سر جایش بنشیند و چیزی به من نگوید واقعا دوستش دارم. همینطور بنشیند و استاد راهنما باشد. دهن نداشته باشد. البته بتواند لبخند بزند، اما در برقراری ارتباط با من ناتوان باشد. زبانش عبری باشد مثلا. بخصوص اینکه در این قرنطینه به من پیام ندهد. وقتی دارم در گروه سه نفرهیمان به هدم گزارش میدهم، نپرد وسط که گزارشت کوتاه است. که من مجبور شوم خودم را نگه دارم تا نگویم: نمیتوانم آب ببندم به گزارش فقط برای اینکه حجمش زیاد شود.
نوجوان آسمانی | قسمت هشتم | روز قدس گرامی باد بازدید : 574
دوشنبه 4 خرداد 1399 زمان : 10:23